جدول جو
جدول جو

معنی رأس الحدید - جستجوی لغت در جدول جو

رأس الحدید
(رَءْ سُلْ حَ)
دماغه ای است در استان جزایر قسنطینه که عرض شمالی آن \’5 ̍5 37 و طول شرقی آن \’21 ̍4 49 میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَءْ سُلْ هَُ هَُ)
بلغت اسکندریه قسمی از مخلصه، و مخلصه نوعی گیاه خوشبوست از جنس بابونه. (مخزن الادویه) (تحفۀ حکیم مؤمن). نوعی ثعلب است. (از دزی ج 1 ص 495)
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُدْ دَ)
ابن اعرابی گفته است: بمردی گفته میشود که بیارانش ریاست داشته باشد. رئیس رهبانان دیر. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُدْ دَ)
دماغه ای است درساحل شمالی سرزمین فارس و 60هزارگزی مصب رود ملویه و بواسطۀ داشتن سنگپاره های بزرگ در نزدیکی ساحل، برای کشتیها خطر بزرگی دارد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُلْ جَدْیْ)
اصطلاح فلکی به اصطلاح هیأت، آن محل از دایرۀ منطقهالبروج که در محاذات اول برج جدی واقع شده و وقتی که آفتاب در این محل واقع گردد منتها بعد آن در طرف جنوب از خط استوا خواهد بود و مطابق است با اول فصل زمستان که ششم دی ماه جلالی باشد. (ناظم الاطباء). سر جدی و نقطۀ انقلاب زمستانی. (از التفهیم ص قسز 167 مقدمه). مداری که بفاصله 23 درجه و 27 دقیقه و 6 ثانیه در جنوب خط استوا قرار دارد به مدار رأس الجدی... معروف است زیرا اشعۀ آفتاب روز اول ماه زمستان (جدی) در نیمکرۀ جنوبی بنقاط واقع در روی این مدار عمودی میتابد. رجوع به التفهیم ص 185 شود
لغت نامه دهخدا